021-55789801-2
help@nahalezendegiomid.ir
حمایت می کنم
خانه
رویداد
اهداف مشخص
وبلاگ
گالری
کودکان موسسه
داوطلب شوید
کمک ماهیانه
تماس
سوالات متداول
مطالب وبلاگ
صفحه اصلی
/ داستان
بایگانی دسته بندی برای داستان
توسط superadmin
۱۳۹۷-۱۲-۲۷
۰
داستان
پروانه خانه ما
نازنین زهرا هشت ماهه از شش ماهگی تحت پوشش موسسه می باشد. متاسفانه بیماری پروانه ای دارد. پدر و مادر نازنین در شرایط بسیار نامطلوبی زندگی می کنند و مشکل فرزندشان بسیار آنها را ناراحت…
توسط superadmin
۱۳۹۶-۱۰-۲۴
۰
داستان
چشمهایش آبی بود (قسمت آخر)
عمه خانم گفت اون شب پدر حسرت هم درهمان بیمارستان بود ومتاسفانه همسرش براثرزایمان فوت کرد ؛ پرستاری که آن شب کشیک بود به او گفت بچه شما دختر هستش و میتونید بچه را تحویل…
توسط superadmin
۱۳۹۶-۰۸-۲۳
۰
داستان
چشمهایش آبی بود (قسمت دوم)
جورین کم وبیش از کارهای پسر عموی خود نواد خبر داشت ولی بطور کامل به استاد چیزی نمیگفت ؛ ولی گه گاهی به عموی خود می گفت که بهتر است بیشتر مواظب نواد باشی…
توسط superadmin
۱۳۹۶-۰۸-۱۱
۰
داستان
چشمها یش آبی بود (قسمت اول)
دریکی از بیمارستانهای نه مدرن نوزادی بدنیا امد . چشمهای این نوزاد روشن بود ؛ پس از چند روز و رفع تمام مشکلات نوزاد را به خانه بردند ؛ مادر این نوزاد بعد از طایمان…
توسط superadmin
۱۳۹۵-۱۲-۲۶
داستان
حاشیه نشین(بخش دوم)
من از ده سالگیم تقریبا بخوبی یادم می آید تمام زجر هایی که کشیدیم البته این به این معنی نیست که دیگر مشکلاتمان تمام شده ولی چون درد و دل خودمانی گفتنم می خواهم یک…
1
2
3