021-55789801-2
help@nahalezendegiomid.ir
حمایت می کنم
خانه
رویداد
اهداف مشخص
وبلاگ
گالری
کودکان موسسه
داوطلب شوید
کمک ماهیانه
تماس
سوالات متداول
مطالب وبلاگ
صفحه اصلی
/ داستان
بایگانی دسته بندی برای داستان
توسط superadmin
۱۳۹۵-۰۴-۱۲
۰
داستان
من یک زن ۳۵ ساله هستم(بخش دوم)
یه چیزی حدود یکماه گذشت ابراهیم ازساختمانی به زمین خورد موقع جوش دادن اسکله تیر آهن ساختمان پاهایش لیز میخورد وبه زمین پرت میشه . وقتی پای ابراهیم شکست حدودسه ماه خونه نشین شد ما…
توسط superadmin
۱۳۹۵-۰۴-۰۲
۰
داستان
داستانی از یتیم نوازی امیر المومنین حضرت علی (ع)
حدود ده دوازده ساله بودم که فرش می بافتیم . یادم می آید آن موقع هنگام بافتن فرش به نوارهای عزاداری هم گوش می دادیم . یکی از تاثیرگذارترین نواها نوای مداح عزیز حاج محمد…
توسط superadmin
۱۳۹۵-۰۴-۰۲
۰
داستان
من یک زن 35 ساله هستم(بخش اول)
من یک زن ۳۵ ساله هستم. نوشته: مجید قربانی دراطاق کارم نشته بودم که صدای زنگ دفتر به صدا درآمد. چند دقیقه ای که گذشت شنیدم صدای گریه می آید یکی ازهمکارانم وارد اطاق شد…
1
2
3